بدون دسته

معنی ضرب المثل ” ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است

معنی ضرب المثل ” ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است ” + شعر

ضرب المثل‌های ایرانی ارسال دیدگاه

آشنایی با ضرب المثل ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است + شعر

ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است

ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است

در این پست با معانی و مفهوم اصلی این ضرب المثل ایرانی و قدیمی ” ذات بد نیکو نگردد … ” آشنا می شوید با دانشچی همراه باشید.

معنی این ضرب المثل

۱- یعنی اگر کسی ذاتا موجود بدی باشد هر چقدر هم به او محبت کنی هرگز خوب نخواهد شد؛ مثلا اگر مدتی طولانی یک عقرب را پرورش دهی و نوازشش کنی، باز هم از نیش او در امان نخواهی بود.

۲- آدم بد و معاند، اگر هزاران آیه و اندرز هم بشنود در او اثری نخواهد گذاشت و هیچ گاه به راه راست هدایت نخواهد شد؛ و می شود مصداق آیه ۱۸ سوره بقره : صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ‌ ، آنان (از شنيدن حقّ) كر و (از گفتن حقّ) گنگ و (از ديدن حقّ) كورند، پس ايشان (به سوى حقّ) باز نمى‌گردند.

۳- ذاتی که به گناه کردن عادت کرده باشد و گناه در او نهادینه شده باشد هیچ جوره نیکو نمی شود.

۴- یعنی شما نمی توانید از یک آدم بد ذات انتظار مهربانی داشته باشید زیرا او به کارهایش عادت کرده است.

شعر ذات بد نیکو نگردد از سعدی

اصـــل بد نیـــــکو نـــگردد زانکه بنیـــــادش بد است
تـربــیت ، نــا اهــل را چون گـــردکان بــر گـنبد است

مـــایــه اصـل و نــــسب در گــــردش دوران زر است
دائــــما خون میخورد تیـــغی که صاحب جوهر است

گر که بــــینی ناکـــــسان بالا نشینند عیــب نیست
روی دریـــــــا خـــــس نشیند قــعر دریا گوهر است

کـره ی خــــــر از خــریت پــیش پــیش مـــــادر است
کــره ی اسـب از نـــجابت در خــــفای مـــــادر است

شه اگـــر مسکین شود چون مرغ بی بال و پر است
جـــــــــملگی دیوانه خوانندش اگر اســــــکندر است

آهــــن و فـــــــــــــولاد از یــــــــک کوره گر آیند برون
آن یکی شمشیــــــــر گردد وان دگر نعل خر است

شـــــــــصت و شاهـــــد هردو دعوای شاهی کنند
پس چـــــرا انگشت کوچــک لاــــــیق انگشتر است

دود اگـــــــر بالا نشیند کســــر شــان شعله نیست
جــــای چشم ابرو نگـیرد گـــرچـه او بالاتـــــــر است

سعدیــــــــا گو عیب خـــــود را و مـــــــــگو عیب دگر
هـــــــرکه عیب خـــــویش گــوید از همه بالاتر است

من لبـــــاس کهنه می پوشم که بی درد سر است
آستیـــــــــــــن کوته بود چین و چروکش کمتر است

سعدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *